سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 9
کل بازدید : 47067
کل یادداشتها ها : 51
خبر مایه


بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از شعارهایی که از ابتدای انقلاب در بین مردم تثبیت شد شعار مرگ بر آمریکا بود و تا کنون هم مردم متدین و حزب اللهی در همه مناسبت های انقلابی خود به این شعار اهتمام داشته و دارند. اما اخیرا که دولت در صدد برقراری مذاکره با آمریکا برآمد و برخلاف نصایح امام خامنه ای عزیز در برخی رفتارهای خود عزیزانه عمل نکرد، عده ای دیگر به دروغ ادعا می کنند که امام راحل با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بوده است! البته برای مردم بصیر و هوشمند معلوم است که این سخن سخن سخیف و باطلی است و اساسا با مبانی امام که همان مبانی اهل بیت است هم خوانی ندارد. اما از آنجا که ممکن است برخی افراد دانسته یا ندانسته تحت تأثیر این تحریف ها واقع شوند لازم دانستیم که قدری بیشتر به تحلیل این شعار بپردازیم.

مقدمتا یادآور می شویم که اساسا دین چیزی جز حب و بغض نیست؛ حب به خوب ها و خوبی ها و بغض به بدها و بدی ها. و اساسا این دو، لازمه هم و غیر قابل تفکیک اند یعنی نمی شود که خوب و خوبی را دوست داشت و بد و بدی را که نقطه مقابل آن است را هم دوست داشت و برعکس. نیز روشن است که کلماتی که انسان می گوید و سپس کارهایی که می کند در طول همان حب و بغض است. مثلا کسی که خدا را دوست دارد یاد او و نیز اطاعش برایش لذت بخش است و در مقابل کسی که نفسش را دوست دارد و پیروی می کند در فکر و سخن و عملش این دوستی و پیروی ساری و جاری می گردد.

با این مقدمه می توانیم در مورد خدا و پیامبر و اهل بیت و ولایت فقیه و امام راحل و شهدا در یک طرف و شیطان و بی امیه و بنی عباس و استکبار جهانی و مخصوصا اسرائیل و امریکا و منافقین در طرف دیگر این گونه بگوییم که ایمان ما اقتضا می کند که دسته اول را دوست بداریم و از دسته دوم متنفر باشیم و طبیعی است که این دوستی و دشمنی اگر مانعی مانند حکومت طواغیت سرراهش نباشد در دل پنهان نمی ماند و در زبان و عمل خود را نشان می دهد و انسان مومن همواره نام خدا و اولیائش را به عظمت و نیکی می برد و در عمل نیز سعی می کند از آنها پیروی نماید (خواندن نماز و گرفتن روزه و انجام سایر واجبات و ترک محرمات و نیز توسل به اهل بیت و برگزاری عزاداری مخصوصا برای سیدالشهدا و زنده نگهداشتن یاد امام راحل و خاطرات شهدا همه از این سنخ است) همان طور که از دشمنان خدا و پیامبر بدش می آید و نام آنها را به زشتی می برد و همواره در عمل سعی می کند از آنها فاصله بگیرد (که لعنت شیطان و قاتلین انبیاء و ائمه علیهم السلام و آرزوی مرگ برای استکبار جهانی و امریکا از این سنخ است).

حال ممکن است کسی بگوید که اگر انسان در درجه بالایی از ایمان باشد از خطای دیگران می گذرد و بدی آنها را نیز به نیکی پاسخ می دهد پس بیاییم ما هم در مقابل بدی استکبار و نظام سلطه، خوبی کنیم و برایشان به جای آرزوی مرگ آرزوی سلامتی کنیم و از خدا هدایت آنها را درخواست کنیم؟!

پاسخ این است که عفو و گذشت در خصومت های فردی و شخصی قابل پذیرش است اما در ظلم و جنایتی که به جامعه اسلامی و امور دینی و اعتقادی برمی گردد نه تنها پسندیده نیست بلکه خود انظلام و زبونی است و اگر چنین گذشتی مورد رضای خدا بود قطعا سیدالشهدا به آن عمل می کرد. حال آیا مشکل ما با آمریکا یک مشکل فردی و خانوادگی است یا از قبیل جنایاتی است که غیر قابل اغماض است بد نیست در این جا برخی از جنایات آمریکا را فهرست وار نقل کنیم:

1.       کودتای 28 مرداد 1332

2.       تأسیس ساواک و تعلیم شکنجه‌گران پیش از انقلاب

3.       تصویب قانون کاپیتولاسیون.

 4.          حمایت از منافقین و ضدانقلاب و اقدام به ترور اشخاص و مردم بی‌دفاع.

5.       کمک به حرکتهای تروریستی

6.       تصرف دارائی‌های ایران

7.       چراغ سبز به صدام و کمک به او در جنگ با ایران

 8.          کودتای نوژه و حمله به طبس

9.       قطع رابطه با ایران و اعمال محاصره اقتصادی در اردیبهشت 1359

10.  ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی.

11.  شلیک به هواپیمای مسافربری ما وکشته شدن صدها غیرنظامی

12.  اهانت به ملت ایران

13.  آشفته‌سازی امنیت منطقه ما به خاطر دشمنی با جمهوری اسلامی

14.  تهدید و توهین نسبت به ملت و مسئولین ایران

15.  تحریم ما به قصد دشمنی

 16.     مقابله با پیشرفت ملت ایران در دستیابی به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای و ارجاع پرونده هسته‌ای به شورای امنیت. و ...

به این ها اضافه کنید حملات اتمی به هیروشیما و ناکازاکی و نیز زندان های گوآنتانامو و ابوغریب و کشتار هزاران انسان بی گناه در افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه و .....

حال با این همه آیا می شود گفت که امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بود!

امامی که در سال 1367 و کمتر از یک سال قبل از وفات، در پیامی تاریخی به مناسبت پذیرش قطعنامه، تأکید می‌کنند: «دست‌نشاندگان آمریکا آتش زدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند... ان‌شاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه‌ی عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه‌ی مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم...باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر امریکا و اسرائیل و شوروى را خلاف اسلام مى‏داند گفت تأسى به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالى خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند امریکایى، فعل رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و امر خداوند را تخطئه مى‏کنید، و تأسى به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالى را بر خلاف مى‏دانید ...». صحیفه امام، ج‏ 18، ص 91 و 92.

امامی که در مقدمه‌ی وصیت‌نامه‌ی تاریخی خود تأکید می‌کنند: ملت ما، بلکه ملت‌های اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان، که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه‌ی خود دست نمی‌کشند و برای رسیدن به‌ ریاست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمی‌شناسند و در رأس آنان، آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم‌پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود، جنایاتی مرتکب می‌شود که قلم‌ها از نوشتن و زبان‌ها از گفتن آن شرم دارند

   ایشان در بخش دیگری از وصیت‌نامه‌ی سیاسی‌الهی خود خاطر نشان می‌کنند: «اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروی از صفحه‌ی روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافت‌مندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از آن است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم و این سیره و طریقه‌ی انبیای عظام و ائمه‌ی مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما باید از آن تبعیت کنیم و باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگی‌ها زندگی کنند، می‌توانند و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمی‌توانند خلاف ایده‌ی آنان را تحمیل کنند.»

 امام در جای دیگر(صحیفه ج15 ص 29) می‌فرمایند: «خط این بود که اصلاً آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می‌کردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته الله‌اکبر را کنار می‌گذاشتند، سوت می‌زدند و کف می‌زدند، آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیه‌ی مرگ بر آمریکا منسی بشود...»

نیز: «بسیاری از سران کشورهای اسلامی به جای مقابله با این اعمال وحشیانه و جلوگیری از این کشتار بی‌رحمانه، به عاملین این جنایت یعنی اسرائیل غاصب، دستمزد داده و او را به رسمیت می‌شناسند و به جای قطع رابطه با عامل اصلی یعنی آمریکای جهانخوار، هر روز روابط خود را با او محکمتر و گسترده‌تر می‌کنند، و گذشته از اینکه خود در سکوت مرگباری فرو رفته‌اند، حتی از شنیدن شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا واهمه داشته و بشدت از آن جلوگیری می‌کنند. فانالله و انا الیه راجعون. وسیعلمُ الذین ظلمُوا ایَّ مُنقلبٌ ینقلبُون.» (صحیفه امام، ج 17، ص8)
- « از نظر استکبار، مسئولین کشورهای اسلامی باید به فرنگ بروند، آنها را به حج چه کار! دست‌نشاندگان آمریکا آتش‌زدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند.» (صحیفه امام ج21، ص 79)

 «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها می‌خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری می‌کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده‌اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر.» (صحیفه امام، ج 21، ص 286)

پس این انتساب با مبانی امام اساسا سازگار نیست و مردم بصیر با این انتساب دروغ (که خود خیانتی بزرگ به آن عزیز سفر کرده و همه ارادتمندانش از شهدا و مستضعفین جهان است) نه تنها ذره ای دلشان به امریکا نرم نمی شود بلکه دنبال فرصتی (مانند 13 آبان و 9دی و 22 بهمن و ...) هستند تا در خیابان ها در کنار مرگ بر آمریکا بر منافقینی که با این دروغ بزرگ ناسپاسی و نمک نشناسی خود را نشان دادند نیز مرگ بفرستند و لعن و نفرین خود را بر آنها نثار کنند.  

در پایان کلمات خلف صالح آن امام دل ها یعنی امام خامنه ای را حسن ختام قرار می دهیم: بعضى خیال مى‌کنند که اگر ملت ایران مى‌گوید مبارزه با آمریکا یا مرگ بر آمریکا یا عدم رابطه با آمریکا و از این قبیل حرف‌ها، این یک مسئله‌ى شعارى و احساسى محض است؛ نه. این اشتباه است. این یک مسئله‌ى اساسىِ متّکى بر پایه‌هاى منطقى و کاملاً خردمندانه و درست منطبق بر مصالح ملى این کشور است. این را باید توجه کنید. ظاهر قضیه سیاسى است؛ اما باطن قضیه، یک مسئله‌ى ملى، انسانى، تاریخى، وابسته به سرنوشت این کشور و این ملت و شما نسل جوان و نسل‌هاى آینده است. «مرگ بر آمریکا» دیگر جزو شعارهای اختصاصی ملت ایران نیست؛ در بسیاری از کشورها گفته می شود».






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ