ساعات اخر روز پنجشنبه 25 مرداد در حال استماع دفاعیات آقای روحانی از وزرایش بودم که می دیدم در دفاع از برخی از آنها شهادت شرعی می دهد. از جمله در دفاع از زنگنه وزیر پیشنهادی نفت. از طرف دیگر قبلا مطالب بسیاری از کیهان در مورد اینکه وی در جریان استات اویل و کرسنت پرونده دارد خوانده بودم و نیز از آقای توکلی نماینده مجلس خواندم که می گفت می خواستم به زنگنه رای دهم اما وقتی دیدم قسم جلاله دروغ می گوید منصرف شدم نیز از آقای سالک (نماینده اصفهان) خواندم که می گفت در طول این سه دوره نمایندگی مجلس هیچ وقت ندیدم که لابی گری اینقدر باشد که در این دوره است که عده ای قران به دست می چرخند و برای متقاعد کردن نماینده ها نسبت به صلاحیت وزرا از طرق مختلف از جمله قرآن و قسم به قرآن بهره می برند! در همین حال به فکر فرو رفتم که آخر چگونه بین اینها جمع کنم: اسنادی که کیهان ارائه می دهد را باور کنم یا قسمی که زنگنه می خورد و شهادتی که روحانی می دهد!! به دلم افتاد تفألی به قرآن بزنم که آیه نود از سوره مومنون آمد: بل اتیناهم بالاحق و انهم لکاذبون: بلکه حقیقت را بر ایشان آوردیم و آنها قطعا دروغگویند!!!
کمی آرام شدم.
البته امیدوارم که تمام اینها اشتباه باشد یعنی سخن آقای سالک و توکلی و تفألم به قرآن (و مطلبی که از آقای آقا مرتضی تهرانی شنیدم که در پاسخ به این سوال که زنگنه که وضعش از نجفی و میلی بدتر بود چرا نمانده ها به او رای دادند و ایشان گفت شهادت آقای روحانی موجب شد که را بیاورد) همه و همه دروغ و اشتباه و سوء تفاهم باشد و شهادت و قسم روحانی و زنگنه درست باشد!!!